بـــــــرم بهتــــــــــره
میخواهم از بارانی بنویسم که مرا خیس نکرد عاشق کرد.
دیگه دیره واسه موندن دارم از پیش تو میرم جدایی سهم دستامه که دستاتو نمیگیرم با همه تنهایی ها دارم میرم شده این قصه تقدیرم چه دلگیرم .......... . دیگه دیره دارم میرم چقدر این لحظه ها سخته جدای از تو برام مثل کابوسه شبیه مرگ بی وقته برام جای تو دنیا نیست تو اوج این قصه گم میشم. کاش میشد سرم رو روی شونه هات میزاشتم تا گریه هامو نبینی نمیخواستم که برنجی نمیخواستم که ببینی گریه های بی صدامو با تو من نفس میگیرم. تازه عادت کرده بودم که تو تنهایی بمونم اما وقتی تورو دیدم گفتم دیگه نمیتونم. تازه عادت کرده بودم که باشم تنهای تنها تا که دیدمت دلم گفت توی اون عشق تو رویا تازه عادت کرده بودم تازه عادت کرده بودم تازه........ . بی تو و عشقت اینجا عزیزم خیلی سوت و کوره ولی خب عیبی نداره دل من خیلی صبوره همه میگن که دل تنگ منو شکستی ولی دروغه. همه گفتن که تو رفتی ولی گفتم که دروغه. جونم به نگاش جون گرفته بود .یه روز که نمیدیدمش مثل قناری تو قفس پرپر میزدم خودمو میزدم به در و دیوار صدام جون گرفته بود هر روز که پیش میرفت دلم بیشتر فرمون میداد که باید یه کاری بکنم رفتم که کارو یه سره کنم و یه قرار باهاش بزارم واسه همه عمر............ . ....... تو رو دوست دارم زیاد. توی اخرین وداع وقتی دورم از همه چه صبورم ای خدا دیگه وقته رفتنه تورو میسپرم به عشق برو با ستاره ها. تورو دوست دارم مثل خواب خوب بچگی بقلت میگیرمو میمیرم به سادگی تورو دوست دارم مثل حس لطیف وقت سحر این دل غریبمو میسپرم به خاک. دوست دارم
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |